Thursday, May 31, 2007

طرح مبارزه با بد حجابی

فریاد کودک: مامانمو نبرین







برای اطلاعات بیشتر اینجا را کلیک کنید



شماره جدید نشریه گوزنها


شماره جدید نشریه گوزنها منتشر شد. برای دریافت اینجا را کلیک کنید

Monday, May 28, 2007

دانشگاه علامه:فریاد برای آزادی





دفتر حراست دانشگاه علامه امروز توسط دانشجویان این دانشگاه بسته شد. برای دریافت اطلاعات در مورد وقایع اخیر این دانشگاه به وبلاگ های زیر مراجعه کنید

http://allame.blogfa.com

http://eslahchi.blogfa.com

http://www.ilna.ir/shownews.asp?code=422879&code1=15

همچنین امروز کلاسهای درس ساعت 10 دانشکده ریاضی دانشگاه پلی تکنیک، با همکاری اساتید تعطیل شد. این تعطیلی در اعتراض به وضعیت نامشخص دانشجوی این دانشکده احسان منصوری صورت گرفته است

http://avayepolytechnic.blogfa.com








Saturday, May 19, 2007

اعتراض در دانشگاه آزاد گرگان


دانشجویان دانشگاه آزاد گرگان روز دوشنبه 24 اریبهشت در اعتراض به پوشش اجباری در دانشگاه تجمعی اعتراضی را سازمان دادند و به جمع کردن امضا بر علیه طرح پوشش پرداختند. در بیانیه ی این دانشجویان آمده است

ما به اجرای بندهایی از طرح ( الگوی پوشش ) که گامی دیگر در راه نقض آشکار آزادی های فردی و حقوق ابتدایی انسان هاست اعتراض می کنیم . . . تجربه ثابت کرده است نوع نگاه مبتنی بر تفکیک جنسییتی هرگز منجر به هیچ نوع ارتقاء فرهنگی نشده , خود همواره به جنسیت مداری در روابط انسانی دامن زده , بستری برای نقض آزادی های فردی و حقوق بدیهی افراد فراهم کرده است

Tuesday, May 15, 2007

بدون شرح


ساری - خیابان جمهوری اسلامی (نادر) د

پارک لاله_تهران

Thursday, May 3, 2007

جلسه پرسش و پاسخ برگزار شده در دانشگاه کشاورزی ساری

جلسه پرسش و پاسخ در روز سه شنبه با حضوراقای بابائیان (رئیس دانشگاه مازندران) آقای بهمنیار (رئیس دانشکده کشاورزی) ودیگر مسئولین توسط شورای صنفی برگزار شد. نکات تحلیلی از صحبتهای آقایان را بعدا ذکر خواهییم کرد.اما حضور مسئولین حراست (و احتمالا یک نفر از حراست بابلسر) و فیلمبرداری آنها ( که با اعتراض دانشجویان، اعلام شد که: ایشان حراستی نیستند!!) باعث شد که دانشجویان با ترس خواست های خود را اعلام کنند
نکته مهم دیگر اینکه اقای بابائیان با تمام قول هایی که دادند، حاضر به امضای صورت جلسه ای که تهیه شده بود نشدند









و من مُرد

تمام شد. دنياي محبت، دوران مرام، امروزه تنها چيزي که اهميت دارد، منفعت است وسود! در اين دنياي سياه که هر روزه به سوي ماشيني شدن پيش مي رود بهتر است خودت را نجات دهي تا اينکه به فکر بقيه باشي، عشق دروغي است که آن را تنها در کتابها ميابي. تمام عشق ها چيزي نيست جز تفاهم دو نفره!!!
فکر نکن! وقتي نيست، بايد دنبال راهي بگردي. راهي که در آن تو بتواني به شادي و خوشبختي برسي. راهی اگرچه از روی جنازه های دوستانت. راهی شاید از میان ثروت.
مرگ!! هه! گريز نيست، تو را باز خواست خواهند کرد که: چرا بيچاره اي، چرا بدبختي؟ تو را باز خواست خواهند کرد؟
آرمان شهر!!! نيست، پشت درياهاست. براي خريد قايق پول مي خواهي. بهتر است تو هم جزئي شوي از اين رود، بر خلاف جهت آب شنا نکن که طرد خواهي شد. آري! تنها توئي. تو تنهايي.
اينها چيزهايي بودن که جامعه منو به سمتش مي کشوند، فرهنگمون اونو تجويز مي کرد و حتي فرهنگهاي ديگه هم همينو مي گفتن. اما يه روز درهاي ادراک باز شد، ذهنمو باز کردم و متفاوت نگاه کردم. ديدم با اينکه تمام کارهاي خوب و توصيه شده رو انجام مي دم، اما بازم تنهام. بازم تو شبهاي بلند تابستون وقتي که روزمره گي ديگه اي نداشتم که انجام بدم، احساس دلتنگي مي کردم. فرياد زدم و کسي صدامو نشنيد. گريستم و کسي اشکامو نديد. شاملو خوندم و توبيخ شدم. با هدايت متهم به پوچي شدم. با فرهاد طرد شدم. منتظر بودم که شايد با مرگ آدم خوبي به حساب بيا م، که ناگاه دستي جلوي غرق شدنم رو توي مرداب برجها گرفت.
بر پا خيز! دشمنت را بشناس! آنچه که به من الهام شده بود از ميان آسمان نيامده بود، همين جا بود روي زمين، و در حال مبارزه با دشمني که زميني تر بود. تمام آن چيزهايي که روزی خوبی به شمار می آمدند اکنون به مانند گرگی کمر بر نابودی من بسته بودند. و آنچه که از آن منع شده بودم سیبی بود که مرا به بهشت هدایت می کرد.
دنیا طعم دیگر گرفت. طعم خون را لای دندان های تاریخ می فهمیدم. آری! به دنیای کسانی رسیدم که محبت را در جملات و رفتار زندانی نمی کردند. شادی را در نگاه دخترکی یافتم که در جوب لجن، بدنبال سکه ای می گشت. محبت را در یک سلام ساده بو کردم. در یک احساس و نه در یک حرف. از میان ماشین هایی که مرا درون چرخ دنده های خود به آرامش می خواندن گریختم، از خودم گریختم و لذت ما شدن را کشف کردم. دیگر به دنبال راهی نبودم که مرا به خوشبختی برساند چرا که به اندازه ی تمام راه ها فکر کردم، راه من بروی آوار تمامی تعریف ها و معنی ها درست شده بود. آوار را کنار بزن تا ببینی. مرگ را به سخره گرفتم، عشق را از انحصار تو در آوردم و آن را به ما تقدیم کردم.
نگاه کن! ساده نیست. باید روی خودت پا بگذاری تا لذت زندگی را درک کنی. نگذار تا تو را هم بسوی خود بکشد، این سراب بزرگ سرمایه داری، با آن زیور آلاتی که به خود آویخته و نام فرهنگ و سیاست و ... به آن داده است. مگر فرهنگ آن چیزی نیست که ما بوجود اوردیم، مگر ما تکه تکه ی این تاریخ را نساختیم! بدون ما بر چه کسی حکومت خواهد شد، بدون ما با زحمت چه کسی بر ارتفاع برجها افزوده خواهد شد! پس بیاید وبا هم نابود کنیم هر آنچه را که دیوار سرمایه داری بدور ما می کشد. هر آنچه را که ما را از هم جدا می سازد. بیایید وبا هم فریاد بزنیم:
نه!

گلگشت دشت خور به مناسبت روز کارگر












Wednesday, May 2, 2007

اول ماه می مبارک

برگزاری مراسم اول ماه می روز جهانی کارگر با حضور چندین هزار نفر از فعالین بخشهای مختلف کارگری در ورزشگاه شیرودی برگزار شد. برگزاری این مراسم از ساعت 8/30 صبح با سخنرانان رسمی آغاز شد که با اعتراض شدید جمع زیادی از کارگران همراه بود. قابل ذکر است در این مراسم شاهد حضور فعالین دانشجویی، معلمان و زنان نیز بودیم. این تجمع کارگری تا 10/30 در محوطه داخلی ورزشگاه برگزار شد و پس از آن به داخل خیابانهای اطراف از جمله خیابان مفتح کشیده شد. جمعیت سه الی چهار هزار نفری تجمع کننده در خیابان به سمت میدان هفت تیر حرکت کرده و در این حین به سر دادن شعارهایی از قبیل : مرگ بر حامی سرمایه دار، اعتصاب، تشکل حق مسلم ماست، اعتصاب، سندیکا حق مسلم ماست، کارگر ، کارگر اتحاد اتحاد، کارگر ، معلم ، دانشجو اتحاد اتحاد ، معلم به تجمع کارگر خوش آمدی، محمود صالحی آزاد باید گردد، کارگر زندانی آزاد باید گردد، قرداد موقت ، اصول برده داریست، قرداد موقت ملغی باید گردد، وزیر بی لیاقت ، استعفا استعفا ، ای مردم باغیرت ، حمایت حمایت.

در ضمن سر دادن این شعارها ، پلاکاردهایی نیز در حمایت از کارگران بالا رفته بود که می توان به پلاکارد بزرگ، کارگران جهان متحد شوید_ کارگر دانشجو، معلم ، پرستاراتحاد اتحاد ، اشاره کرد .
در سه ساعت نیم برگزاری این تجمع بزرگ که بسیاری از مردم نیز در خیابان به همراهی با آن پرداختند، شاهد درگیری تجمع کنندگان با نیروهای امنیتی و لباس شخصی که قصد پراکندن تجمع کنندگان و دستگیری عده ای را داشتند، بودیم. لازم به ذکر است هنوز از تعداد بازداشت کنندگان این مراسم اطلاعی در دست نیست ولی بر طبق شهادت حاضرین در این تجمع دست کم 10 نفر از شرکت کنندگان در این مراسم ( که سه نفر از آنها دانشجویان دانشگاه تهران هستند) بازداشت شده اند که احتمالا آنها را به کلانتری میدان نیلوفر انتقال داده اند. نادیده نماند تعدادی از نیروهای پلیس با اقدامات خشونت آمیز خود موجبات اذیت و آزار تظاهر کنندگان را ایجاد کرده بودند که با برخوردهای قهر آلود تجمع کنندگان راهی بیمارستان شدند.